سلام به همه گاماسی های عزیز امیدوارم حال همگیتون عالی باشه! خب امروز اومدیم با مصاحبه با یکی دیگه از رتبه برترهامون خانم فائزه عباسی رتبه ۸۵۵ کنکور تجربی ۱۴۰۳ که تونست در سن ۳۱ سالگی به هدفش برسه. اینم اضافه کنم که ایشون متاهل هستن و یه دختر کوچولو هم دارن و ورودی سال ۹۱ بودن و لیسانس رادیولوژی و ارشد آناتومی هم دارن. خب حالا بریم که مصاحبه با ایشون رو شروع کنیم:
+اول از همه یکم خودت رو معرفی میکنی برای بچه ها؟
خب من کنکور امسال رو در سن ۳۱ سالگی شرکت کردم و تونستم به اون هدف دلخواهم برسم. یک کنکور هم سال ۱۳۹۱ شرکت کرده بودم و رفتم دانشگاه و ارشد آناتومی گرفتم. درواقع امسال سومین کنکوری بود که من شرکت کردم.
+متولد سال ۷۲ هستی فائزه جان درسته؟
بله.
+چی شد که اصلا به فکر شروع مجدد افتادی؟ و از کی شروع کردی؟
خب من از پارسال اوایل تابستون شروع کردم ولی فکر اینکه بخوام دوباره کنکور بدم رو از همون سال ۹۱ که رفتم دانشگاه داشتم. چون پشت کنکور نمونده بودم و اون چیزی رو هم که میخواستم بهش نرسیده بودم همیشه این ته ذهنم بود که دوباره کنکور بدم ولی خب موقعیتش تا پارسال واقعا پیش نمیومد.
+از کی شروع به مشاوره گرفتن کردی؟
خب من حقیقتش برای خوندن کنکور ۲سال بود که شروع کرده بودم و سال اول اشتباهی که کردم این بود که مشاور نداشتم، آزمون شرکت نمیکردم و خیلی پراکنده درس میخوندم. ولی از تابستون پارسال اقدام به گرفتن مشاور کردم.
+درصدهاي کنکورت رو برای بچها میگی؟
درصدهاي کنکور اردیبهشتم که تراز کنکورم هم با همون حساب شد؛ زیستم ۵۵٪ فیزیک ۵۷٪ شیمی ۲۸٪ ریاضی ۴۵٪ و زمین ۲۶٪
+فائزه جان شما متاهل بودی بچه داشتی قطعا چالش های زیادی توی مسیرت بود، یکم از چالشات برامون میگی؟
خب چالش هاش واقعا خیلی زیاد بود چون من بالاخره باید یه تایمی رو توی خونه میذاشتم و آشپزی و… کامل با خودم بود و توی یه شهری دور از پدر ومادرم زندگی میکردم یعنی برای نگه داشتن بچم روی هیچ کس نمیتونستم حساب باز کنم، یه موقع هایی یهویی مهمون میومد و… خلاصه واقعا خیلی سخت بود و چالش هاش هم خیلی زیاد بود.
+چی باعث میشد با وجود شرایطی که داشتی اینقدر خوب درس بخونی؟
حقیقتش یکی اون انگیزه ای که داشتم و بخاطرش با وجود شرایط سختی که داشتم شروع کردم. من از زندگیم واقعا میزدم، از کنار بچم بودن، از بیرون رفتن و… میزدم و می نشستم سر درسم و واقعا میخواستم به اون نتیجه ای که میخوام برسم. از یکطرف هم امسال آخرین سالی بود که دیگه میخواستم کنکور بدم و میگفتم یا امسال قبول میشم یا هیچی دیگه میذارمش کنار. برای همین این ۲مورد خیلی من رو مصمم می‌کرد که همین امسال تمام تلاشم رو بکنم.
+یک ویژگی خوب درس خوندنت با وجود چالش های زیادت چی بود؟
خب من همیشه استمرار مطالعم رو حفظ میکردم. نمیگم ساعت مطالعه بالایی داشتم. درحد معقول ۸ تا ۱۰ ساعت رو میخوندم و حتی زمان هایی که شرایط واقعا اوکی نبود. مثلا دخترم مریض میشد ومیبردمش بیمارستان و حتی توی اون روز هم شده بود فقط بتونم ۲ساعت بخونم همون رو میخوندم.
+شده بود ناامید شده باشی توی یه بازه ای؟ چیکار میکردی؟
بله و ناامیدیم بیشتر سر ترازهای قلمچی بود و من یه چالش خیلی بزرگی که داشتم با ترازهای قلمچی بود که هرچقدر تلاش میکردم ترازم بالا نمیومد ولی باز خودم رو جمع وجور میکردم. مثلا من ازمون نیمسال اول دوازدهم رو توی مسافرت بودم که شرکت کردم. کلا من فکر کنم سال کنکورم بالای ۱۰بار مسافرت رفتم و من همونجا هم سعی میکردم حداقل۳ ۴ ساعت رو بخونم ولی این خیلی سخت بود و ناامیدم می‌کرد ولی بعداز عید خیلی بهتر شد. و البته حالا یه نکته ای رو هم راجب تراز ازمون بخوام بگم؛ اینه که تراز قلمچی اصلا ملاک نیست بچها. یه سری ها تقلب میکنن یه سری ها سوالات رو میخرن و خیلی نمیشه واقعا روش حساب کرد و اون چیزی که مهمه درصدهاتون هست که باید ملاک قرار بدین و آزمون به آزمون بهترش کنین و درواقع خودتون رو باید با خودتون مقایسه کنین و درجهت بهتر شدنتون گام بردارین. و نکته دیگه هم اینکه تحلیل ازمون خیلی خیلی مهمه و من اگه ازمونم رو هم خوب نمیزدم حتما سوال به سوال دونه به دونه تحلیلش میکردم و یک روز کامل تایمم رو صرفش میکردم.
+درس هات رو ترمیم زدی امسال؟
نه متاسفانه فقط یه دینی رو ترمیم زدم و واقعا فکرشو نمیکردم ۴۰۰ تا به تراز سوابقم اضافه بشه و بعدش پشیمون شدم که چرا بقیه درس هارو ترمیم نزدم مثل زیست و ریاضی و کلا اختصاصی هارو. حالا عمومی ها مثل ادبیات و عربی نه چون پیش نیاز میخواستن ولی اگه اختصاصی هارو ترمیم میزدم میتونستم به خوبی از پسشون بربیام چون خوب خونده بودمشون.
+به کسایی که متاهل هستن بچه دارن و میخوان برای کنکور بخونن چه توصیه ای داری؟
چون معمولا حس میکنن از بقیه عقبن نمیتونن به پای اونا برسن شرایطشون سخته و…. توصیه خاصی ندارم ولی همین که کم نیارن. اگه واقعا دنبال هدفشون هستن تمام تلاششون رو بکنن. خودِ من واقعا بود زمان هایی که مهمون میومد، بچم مریض میشد ۵ روز میبردمش بیمارستان، مسافرت، کارهای خونه و… ولی واقعا دیگه سعی میکردم از اون تایمی که دراختیارم هست استفاده کنم و استمرارم رو توی مطالعم هرجور شده حفظ میکردم. پس تمام تلاششون رو بکنن از چیزی که میخوان دست برندارن، ناامید نشن و تااخرین لحظه کم نیارن و حتی بود زمان هایی که من حس میکردم نمیرسم ولی میگفتم جبران میکنم و کم نمیاوردم.
+اگه صحبت آخری هم هست که به بچها بگی ما درخدمتت هستیم.
فقط اینکه تمام تلاششون رو بکنن و استمرار داشته باشن و حتما مشاور داشته باشن و با برنامه مشاور درس بخونن و پیش برن. حالا یه سری ها شاید بتونن با برنامه خودشون پیش برن ولی این تجربه برا من خوب نبود و نتونستم با برنامه خودم سال اول خوب پیش برم و ایشالا که همگی موفق باشن و نتیجه زحماتشون رو بگیرن.