انگیزشی کنکور , نامه ی انگیزشی یک کنکوری از روز کنکور برای دانش آموزان با انگیزه ی کنکوری که در راه مطالعه کنکور تلاش زیادی میکنند
و نتیجه ی زحمت هاشونو میبینند فقط اگر تا آخرش با اطمینان قدم بردارند. انگیزشی کنکور
نامه ی یک کنکوری
انگیزشی کنکور
شنبه ی ۹ تیر:
چند روز پیش که رفتم سررسید سال ۹۷و بگیرم سرسری ورقش زدم، طبق عادت معهود سالیان آزگار دانش آموزی که چشمم دنبال تعطیلیا و روزایی بود که با قرمز مشخص شدن، امسال ولی میدونستم دیگه سال بعد مدرسه و این خبرا نیست و این عمل به نحوی در من شرطی شده که دارم هنوز انجامش میدم! من کنکوری بودم
ولی در بحبوبه همین تورق تقویم نامبرده بود که از کنار یه روز یه کم با احتیاط تر رد شدم، برام یکم پررنگ تر بود، و آره همونطور که حدس زدید ۸ تیر بود و با قرمز مشخص شده بود ولی هر چی گشتم جز روز مبارزه با سلاح های شیمیایی و میکروبی چیزی ننوشته بود براش!(حالا نمیدونم جدی همچین روزی داشتیم یا دور از جون استعاره از کنکوری هایی بود که طراحای سازمان سنجش در برابرشون چندین سال بود دست به کار شده بودن!) شاید چون اون ۶۰۰هزار نفری که اهمیت میدادن به مناسبت این تاریخ مسلماً از یادشون نمیرفت چه روزیه و خودشون یه روزشمار داشتن براش، و بقیه ۸۰میلیون نفر… خب به سلاح های میکروبی بیشتر اهمیت میدادن!
خب سرتونو به درد نیارم موضوع مهم ترین روز برای شما در سال ۹۷ بود، بر خلاف”روز مبارزه با سلاح های شیمیایی و میکروبی”، فکر کنم مهم ترین روز برا من فرداش باشه، چون بدون شنیدن جمله منفور
“مگه تو کنکور نداری بچه”
میتونم به کارای مورد علاقه ام بیشتر وقت بذارم، چون میتونم برم کتابفروشی و همون کتابای علمی فلسفی، نجوم، کوانتوم و رمانای خوب مورد علاقمو بخرم، بدون اینکه کتاب تست عربیم برام دهن کجی کنه، مقاله های علمی خوب بخونم و نه کتابایی که بیشتر از سن من از ویرایش علمیشون میگذره!
شعر بخونم بدون شمردن تکواژهاش!میتونم بدون اینکه برای یه مسافرت چهار روزه مجبور باشم هی برنامه مو بالا پایین کنم و آخرش ده تا کتاب بچپونم تو کوله برم سفر و “طبیعت”گردی هام تو کتابای خیلی” سبز” خلاصه نشه، میخوام اون سازیو که همیشه میخواستمو یاد بگیرم و باش آواز بخونم، بدون اینکه از اتاق بغلی بشنوم که “ولی کاش درساتم همچین مثل بلبل حفظ میشدی:|”.
وقتی به جایی وارد میشم ارزشم با شخصیت خودم باشه و نه با جواب سوال”ترازت چنده؟”
برچسب زده شم! یا صرفاً به خاطر اینکه یه بعدازظهرو به دراز کشیدن (و صد البته فکر کردن به اسرار کیهان!) گذروندم احساس گناه نکنم که وای امروز تو باکس مطالعاتیم عدد کمتری خواهد بود… باور دارم که اون روز آرامش خاطر بیشتر و ذهن مرتب تری دارم برا فکر کردن به کسی که میخوام باشم، بدون اینکه کارنامه قلمچی یا کس دیگه ای تو تصمیم دخیل باشه،
احساس میکنم اگه واقعا تو زندگیم یه شنبه ی حماسی و بزرگ داشته باشم که ۱۸ ساله منتظرم بیادو میگم “از شمبه” همون شنبه ی ۹ تیره!
امیدوارم شنبه ی ۹ تیر راضی از تلاشتون و با آرامش باشید!
انگیزشی کنکور , رتبه برتر کنکور , مشاوره کنکور, مشاور کنکور , مطالعه کنکور