ببینید بچه ها خیلی از اوقات ما یه سری کارها رو تکرار میکنیم و انجام میدیم ولی نتیجه اون چیزی که میخوایم نیست چرا؟
بخاطر اینکه ما فقط یک سری اصولی رو یاد گرفتیم و همون رو داریم تقلید و تکرار میکنیم مثلا اینکه من شنیدم که باید تست زیاد بزنم، اوکی اون تست ها رو زیاد میزنم ولی به نتیجه نمیرسم. دلیلش چیه؟ دلیلش اینه که بچه ها کمیت و نوع کاری که ما انجام میدیم یه بحثه، کیفیت و پارامترهای کیفیت که کارمون رو میسنجن هم یه بحث دیگه هست، مثلا من دقیقا دانش آموزی داشتم که تعداد خیلی زیادی تست میزد مثلاً توی یک روز فقط برای درس زیست شاید نزدیک ۱۰۰ تا تست کار میکرد بعد میرفت آزمون میداد و من میدیدم که اصلا هیچ فایده ای نداره و این دانش اموز اصلا درصدش پیشرفت که نمیکنه هیچ، پس رفت هم میکنه. یک بار اومدم باهاش صحبت کردم گفتم تو چجوری تستهارو تحلیل میکنی؟! و بعد متوجه شدم که این دانش اموز به تنها چیزی که داره فکر میکنه و روش تمرکز میکنه، بالا بردن تعداد تست هاش هست و اصلا درست اون تست ها رو تحلیل نمیکنه، یعنی انقدر درگیر این موضوع شده که شنیده باید تست زیاد بزنه، اصلا به اینکه اون تست ها چقدر دارن به بار علمیش اضافه میکن و از هر تست چه نکته ای رو باید یاد بگیره فراموش کرده. درواقع شما یک فراشناختی یک فراآگاهی باید نسبت به کارهایی که انجام میدید داشته باشید که حالا خیلی از اوقات این کار رو کسی که در نقش مشاور هست میتونه آنالیز کنه و به شما بگه، چون شما تجربه زیادی در مورد انجام این کارها ندارید، مگه شما چند بار کنکور دادین؟! مگه شما چند بار تست زدین و تحلیل کردین؟! پس حق میدم بهتون که این مشکلات رو داشته باشید، این چالش ها رو داشته باشید.
حالا میخوام به چند مورد از عواملی که ممکنه باعث کاهش کیفیت کار شما بشه بپردازم که بعد یکی یکی پارامترها رو توی کار خودتون بررسی کنید و ببینید که آیا درست دارید انجامش میدین یا نه؟!
و یه نکتهای هم که باید یادآوری کنم بهتون، اینه که هر از چند گاهی این پارامترها رو با خودتون مرور کنید و چک کنید کارتون رو، چون خیلی از اوقات ادم یادش میره و به همون الگوهای غلط مطالعاتیش برمیگرده چون به اونها عادت کرده. پس اگر بخواهیم با همدیگه لیستشون کنیم مورد اولی که لابلای صحبت هام هم بهش اشاره کردم بحث کیفیت تحلیل تست هاست. بچه ها، اینکه شما چه تعدادی تست میزنین مهمه ولی اینکه شما از اون تست ها چقدر یاد میگیرین و نکات هر تستی که میزنید چقدر میتونه توی حل تست های بعدی به کمکتون میاد اهمیتش شاید دوچندان باشه، یعنی شما اگه به جای ۴۰ تا ۲۰ تا تست بزنید ولی هر تست رو جوری تحلیل کنید که نکات هر چهار گزینه اش رو به گنجینه دانسته هاتون اضافه کنید و بعدا بتونید توی تست های بعدی ازش استفاده کنید، خیلی خیلی میتونه به مراتب کیفیت کار شما رو بالا ببره و بازدهی بیشتری براتون داشته باشه، پس حتما حتما توی تحلیل تست ها به خصوص تست هایی مثل زیست شناسی که هر گزینه اش میتونه یک نکته جدید باشه توجه کنید، حتی سوالاتی که درست حل میکنین رو برید نکاتش رو بررسی کنید، اگر لازمه نکات رو وارد کتاب کنید. پس مورد اول تحلیل درست تست و استخراج نکات از تست هاست به صورتی که بعدها برای تست های بعدی، برای آزمون بعدی به کمک شما بیان. و نکته دوم مرور اون نکات هست. من تست ها رو زدم نکاتش رو هم دراوردم واسه خودم و توی یه برگه آچاری نوشتم ولی اصلا برگه آچار رو گم کردم، نمیدونم کجاست، که بخوام دم آزمون مرورش کنم. شما هر بار که تست میزنید هر نکات جدیدی که یاد میگیرید رو باید یک جایی توی دفتری توی کتابی، مکتوب و منسجم، برای خودتون داشته باشید، حالا توی همون کتاب تستتون هم به درستی خط کشی کنید هایلایت کنید کفایت میکنه، ولی باید حتما به یک شکلی اینها رو جمع بندی بکنید که بتونید دو سه بار تا قبل آزمون مرورشون کنید و اون نکات واقعا به گنجینه دانسته های شما اضافه شده باشه؟ نه که من فقط تست رو زدم و اصلا نمیدونم الان که یک هفته گذشته نکته اون تست ها چی بوده و اصلا چیزی به من اضافه نکرده و من فقط تست رو دیدم و رفتم.
مورد بعدی که میتونه خیلی خیلی به شما کمک کنه نحوه آنالیز جواب تست هاست. یعنی چی؟
یعنی اینکه من مثلا دارم تست ریاضی میزنم، بلد نیستم حل کنم، میرم پاسخنامه رو باز میکنم میخونم میگم اوکی حله، میرم تست بعدی، دوباره بلد نیستم دوباره میرم جوابو میخونم، بعد نگاه میکنم میگم خب اوکی، میرم تست بعدی. آیا چیزی به من اضافه میشه؟! آیا من دارم چیزی یاد میگیرم؟! نه. من چطور باید تستم رو تحلیل کنم که نکته جدید ازش یاد بگیرم؟ مرحله به مرحله. من اول میرم درسنامم رو نگاه میکنم، ببینم آیا توی درسنامه نکته ای بوده که من مثلا یادم رفته یا خوب نخوندم یا خوب یاد نگرفتم که نمیتونم الان این تست رو حل کنم؟! پس اول با درسنامه مطابقت میدم، شاید نکتش رو پیدا کردم و تونستم تست رو به جواب برسونم. اگر نشد، گام بعدی اینه که من برم فقط کلیدواژه اول جواب رو نگاه کنم، ببینم چه کلیدی به من میده؟ با چه مسیری شروع به حل تست کرده؟ و بعد خودم ادامش رو برم. یعنی تا لحظه آخر، خط به خط قدم به قدم و قطرهای، جواب تست رو نگاه کنم، چرا؟ چون تا لحظه آخرخودم میخوام تلاش کنم به جواب برسم. اینه که یادگیری واقعیه. نه که من جواب رو نگاه کنم و بعد برم تست بعدی و اصلا تمرین نکنم که اون تست چجوری حل شده که وقتی دفعه بعد من مشابهش یا اصلا خودش رو دیدم بتونم حلش کنم.
پس این نکات، این سه تا نکته اولی که گفتم همشون برمیگرده به اینکه من اگر تست میزنم، باید اون تست ها به سواد و دانش من اضافه کنه، با این راهکارهایی که گفتم. مورد بعدی چی هستش؟
مورد بعدی این هستش که من تست های که دارم میزنم، دارم میزنم ولی مثلا دارم کنکور ۸۰ ۹۰ رو میزنم، خب کنکور دهه ۸۰ کنکور دهه ۹۰ تا مثلاً ۹۷ ، دیگه بچه ها الان منسوخ شده. خیلی از بچه ها میرن اون تست ها رو میزنن، میگن خیلی آسونه که، تست های کنکور اصلاً عالین. آره، ولی تو بیا تست کنکور ۹۸ رو با ۱۴۰۰ مقایسه کن تفاوت درجه سختیش رو ببین. بیا ۱۴۰۰ با ۱۴۰۲ رو مقایسه کن درجه سختیش رو ببین. شما باید تست های جدید و آپدیت بزنید، باید برید سراغ کتاب تست هایی که تست های جدید به شما درواقع ارائه کنن، نکات جدید به شما یاد بدن، چیزی باشه که به درد آزمونتون بخوره. اگه دارین آزمون ماز میزنین برین ماز پارسال رو براش کار کنین که بدونین دقیقا جهت گیری طراح ماز به چه شکل هستش. یعنی باید هوشمندانه کار کنید. من اگه دارم مثلا برای آزمون ماز آماده میشم، باید برم الگوی خط فکری طراح های ماز رو یاد بگیرم، با زدن تست های قبلی،آزمون های قبلی ماز. اگه دارم قلم چی میزنم باید برم الگوی طراحی تست های قلمچی رو یاد بگیرم، باید کتاب سه سطحی قلمچی رو بزنم ببینم چه مدل سوالی قراره جلوی من بذارن. اگر کنکور میخوام بدم، باید برم کنکور دو سال سه سال اخیر رو بزنم ببینم طراح های کنکور چه خط فکری دارند. پس فقط خود تست زدن مهم نیست، اینکه چه تستی دارید میزنید هم اهمیت داره.
مورد بعدی چی هست؟
مورد بعدی این هستش که بله من دارم تست میزنم، تا دم آزمون هم دارم تست میزنم، ولی من پنجشنبه قبل آزمون چهارشنبه قبل آزمون، تازه یک گفتار جدید رو خوندم دارم تست های اون رو میزنم، و تست هایی که هفته پیش خوندم مباحثی که هفته پیش خوندم، اصلا همون موقع تستش رو زدم و دیگه هیچ وقت هم بهش برنگشتم. یعنی شما تست هاتون دم آزمون، دو سه روز قبل آزمون، فقط و فقط باید تست مروری باشه نه اینکه تازه برای اولین بار مبحث جدید و تست جدید کار کنین. یعنی اگر شما بخواید تازه برای اولین بار برای یه مبحثی تست جدید بزنید، اصلا فایده نداره. چون شما دیگه بازدهی ندارین دو سه روز مونده به آزمون. شما باید فقط هر چی که خوندین رو دوره کنین و براش تست مروری بزنین. نمیگم تست جدید نبینیدا، میگم مبحث جدید و تست جدید نباید کار بشه ولی مباحثی که خونده شده حالا برای مرور براش تست علامتدار و تست جدید کار کنین. بحث بعدی بحث زمان دار زدن تست هاست. بله شما ممکنه ۳۰ تا تست هر روز بزنین ولی توی چهار ساعت بزنین، اینقدر سر تحلیل اون تست ها وقت میذارین که اصلا تایم زیادی رو دارین برای خوندنش، خط کشی کردن زیر نکات کلیدیش و اینها دارین میذارین و شما سر جلسه آزمون همچین تایمی ندارین. شما باید سر جلسه آزمون ۳۰ تا تست رو توی ۳۰ دقیقه بزنین و تمام. پس باید از قبل توی خونه تست زمان دار کار کرده باشین. اگه زمان دار کار نکرده باشین هر چقدر هم که تعداد تست هاتون بالاتر باشه، توی آزمون فایده ای براتون نداره.
خب بچه ها این نکات خیلی خیلی زیادن، یعنی من اگه بخوام همه این نکات رو براتون بگم خیلی خیلی طولانی میشه و از حوصله شما هم خارجه. سعی میکنم کم کم نکات مهم و کلیدی رو اینجا براتون بزارم ولی اینهایی که امروز گفتم رو فعلا در حال حاضر فکر میکنم براتون مفیدترین و کلیدی ترین هاست. یعنی چیزایی که اول باید اینها درست بشه، اگر باز جواب نداد ما میریم سراغ گام بعدی و مشکلات دیگه رو با همدیگه بررسی میکنیم. امیدوارم با رعایت این موارد پیشرفت رو توی آزمون های بعدیتون ببینید.